بعد از خود خلیفه در دوره هر رییسجمهور بعدی یک شورش شکل گرفت. شورش کوی طلاب مشهد در سال ۷۱ در دوره رفسنجانی. شورش کوی دانشگاه تهران در سال ۷۸ در دوره خاتمی. شورش رأی من کو در سال ۸۸ در دوره احمدینژاد. شورش بنزین در سال ۹۸ در دوره روحانی. و شورش بعد از مرگ ژینا در سال ۱۴۰۱ در دوره رئیسی. اگه کسی مدعیه در دوره پزشکیان هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، زیادی خوشبینه. و بعیده در داخل حکومت هم همینقدر خوشبین باشند. و اگه خوشبین نباشند چه میکنند؟ فرض کنید شما از تصمیمگیران حکومتی هستید و میدونید چهار پنج سال آینده قرار نیست بدون اتفاق و بحران باشه، چه کاری انجام میدید؟ خیلی واضحه. سعی میکنید پیشدستی کنید. یعنی از قبل طراح و هدایتکننده شورش باشید، تا هم جلوی سوپرایز رو بگیرید هم بتونید انرژیای که ممکنه بتونه آزاد کنه رو مهار کنید. آیا مجموعهای از آدمهای کور و پخمه، از پس برنامهریزیهای پیچیده برمیان؟ البته که نه. ولی تلاششون رو میکنند، و اون تلاش بدون نمودهایی در فضای جامعه نیست. چپها به دلایلی خیلی روی «خیابان» تأکید دارند، و روی «تشکل». جلوی مردم رو هم نمیشه گرفت که خودشون رو وارد این دو نکنند. اما بهتره در گوشه ذهن این رو داشته باشند که خود حکومت هم اونجا زنبیل گذاشته.