Oddbean new post about | logout
 زیدآبادی از پزشکیان می‌پرسه تبریک گفتن به مادورو بابت برنده شدن در انتخاباتی که همه میگن تقلب بوده کجای نهج‌البلاغه بود؟
باید از خودش پرسید متأثر شدن از به هلاکت رسیدن نفر اول حماس که بابت موفقیت نیروهاش در تجاوز به دختران اسراییلی در رده‌های سنی مختلف، نماز شکر خوند، کجای نهج‌البلاغه بود؟
اما بررسی امتیاز نهج‌البلاغه‌ای بزمجه‌هایی که از وقتی چشم‌مون رو در این شت‌هول باز کردیم، مشغول خرابکاری یا وراجی بوده‌اند، زیادی تاریخ‌گذشته‌ست. اینکه علی اگه بود چه می‌کرد، صحبت دهه هفتاد بود. چیزی که همچنان تازه‌ست، بی‌شرمی بزدل‌هاست. برای اینکه رییس‌جمهور برنده شدن یک «مثلا غرب‌ستیز» رو به رسمیت نشناسه، که خلیفه به رسمیت میشناسه، باید مستقل از خلیفه برای خودش کسی باشه. در حالی که دو دوره‌ست که هدف خلیفه این بوده که دیگه فردی که برای خودش کسیه رییس‌جمهور نباشه، و خود فردی که انتخاب می‌کنه هم به پیر و پیغمبر قسم میخوره که کسی نیست، و انقدر یک هیچ‌چیزه که فقط با نپوشیدن لباس رسمی در رویدادهای رسمی میتونه دیگران رو متوجه کنه که وجود داره، و امثال زیدآبادی که تحریم اکثریت جامعه رو نادیده گرفته و بش رأی دادند هم با علم به اینکه یک هیچ‌چیز و یک هیچ‌کس است بش رأی دادند. اما حالا ازش می‌پرسند چرا برای خودت کسی نیستی؟
به این‌ها باید گفت شما غلط می‌کنید بخواهید مچ پزشکیان رو بگیرید. اون قول داده کسی نباشه و داره به قولش عمل می‌کنه. پزشکیان مسئول بیضه‌ای که ندارید نیست، که چیزی که باید از خلیفه طلب کنید رو ازون توقع داشته باشید. بتمرگید و از برنامه یک سایکوپت که توش مشارکت داشتید لذت ببرید.