Oddbean new post about | logout
 در شبکه‌های اجتماعی چین یک ژانر دائمی جریان داره، که گاهی اسپانسرش دستگاه‌ها «فرهنگ‌ساز» حکومته، و گاهی نیست. در این ژانر میان یه داستان، یا یه عکس، یا یه فیلم از یه حادثه شهری میذارن، مثل یه تصادف رانندگی، مثل پرت کردن یه وسیله از بالکن خونه و افتادنش وسط خیابون، مثل جر و بحث پیک موتوری و گیرنده سفارش، مثل در رفتن یه جوان از موج سیل و گیر کردن یکی که سنش بیشتره، و بعد میپرسند «مقصر کدومشونه به نظر شما؟». طوری که انگار یه پازله که عصری که از سر کار اومدن باید حل کنند، که هم سرگرم بشن و هم تمرین کنند که یاد بگیرن مقصرها رو تشخیص بدن!
وقتی اسپانسر حکومته، انگیزه کاملا واضحه. میخوان بگن شما مشتی حیوان شهری هستید که کنترل‌تون سخته و اگه ما نبودیم که اصلا یه جنگل ناجوری می‌شد، نمونه‌ش هم این حادثه!
ولی وقتی اسپانسر حکومت نیست، لزوما هدف این نیست که بگن «وای چه خوب شد یه حکومت مقتدر داریم که جلوی مقصرها رو می‌گیره». بلکه یه هدف موذیانه‌تر میتونه داشته باشه: «خرد جمعی خوب و بد رو تعریف می‌کنه، نه هیچ چیز دیگه‌ای». در این چارچوب، فرد مقصر یعنی کسی که در یک موقعیت که لازم است تصمیم گرفته شود، تصمیمی که جامعه می‌گیرد را نمی‌گیرد. تمرین مقصریابی، برای اینه که تصمیم جامعه کشف بشه، و اونایی که باش هماهنگ نیستند باش هماهنگ بشن. که طرف ببینه در موقعیت ایکس جامعه فلانی رو مقصر دونست، پس حواسم باشه موقعیت مشابه برام پیش اومد کار اون فلانی رو انجام ندم. و این یه حس ترس دائمی ایجاد میکنه، یا هدفش اینه که ایجاد بکنه. ترس ازینکه نظر جامعه درباره‌ت چی باشه، و چه قضاوتی درباره‌ت بکنه. این البته در همه جوامع هست، اما نه به این عمق و نه به این سازمان‌یافتگی‌. چون در اینجا هر مرجعیت دیگه‌ای حذف شده و فقط مرجعیت خرد جمعی باقی مونده. 
این وضعیت برای شکل‌دهی به رفتارهای داخل خیابان میتونه مفید باشه. اینکه افراد موقع رانندگی یا عبور از خط عابر علاوه بر دوربین مداربسته، به قضاوتی که جامعه ازشون خواهد داشت هم فکر کنند. اما در سطوح بالاتر این عارضه رو داره که فکر کنند به مرجع اصلی میشه کلک زد! ازونجایی که کل جامعه قابلیت خر شدن رو داره، اگه تنها مرجع تعیین خوبی و بدی خرد جمعی باشه، میشه تنها مرجع موجود رو خر کرد، و خیلی کارها کرد! مثلا میشه جامعه رو هل داد به سمت ناسیونالیسم سانتی‌مانتال، و بعد آدم‌هایی رو انداخت تو سبد مقصرها که باشون مشکل داری.
چینی‌ها نمی‌دونند، یا دوست ندارند بدونند، که دو قطبی بودن جامعه، مثل آمریکا، یه خطر نیست. یه جور بیمه‌ست، که تنها مرجع موجود نظر جامعه نباشه.