Oddbean new post about | logout
 چند تیتر خبری درباره چند یافته علمی که مربوط به طرز کار بدنه از خودم درآوردم. مثلا به این شکل: «تحقیقات جدید نشان می‌دهد زیاد نشستن روی صندلی روی گردش خون مغز اثر منفی دارد». بعد به چندنفر فرستادم که فکر کنند دارم بشون توصیه می‌کنم فلان عادت رو کنار بگذارند. هیچ‌کدوم متوجه نشدن جعلیه و از خودم درآوردم و شک هم نکردن. فقط درباره این حرف زدن که ترک کردنش سخته!
این وضعیت حاصل چند دهه استفاده غیردقیق از کلماته، که جانوران آکادمیک، و در مرحله بعد رسانه‌ها، بش مبتلا هستند. وقتی کشف می‌کنی تعداد میکروب ایکس در روده کسانی که سندروم ایگرگ رو دارند، بالاتره؛ باید فقط بگی در افرادی که ما بررسی کردیم تعداد میکروب ایکس در روده کسانی که سندروم ایگرگ داشتند بیشتر بود. نباید بیای به ملت بگی رابطه‌ش رو کشف کردی. چون هنوز نکردی‌. استفاده نابجا و نادقیق از کلمات باعث شده ملت فکر کنند که ۱- هرچیزی به هرچیزی ربط دارد، و ۲- ارتباط هرچیزی با چیز دیگر، یک ربط مستقیم است، و ۳- دامنه افکت‌ها ولنگ و باز است!
و این سومی اخیرا وضعیت رو خیلی بغرنج کرده‌. طوری که بستری برای یک کلاغ چهل کلاغ ایجاد شده. به عنوان مثال فرضی:
برداشت محقق: فلان پروتئین که در گوشت گاو وجود دارد در عملکرد فلان قسمت مغز که به استرس مربوط است ۳ درصد تغییر ایجاد کرد
برداشت مردم: میگن گوشت قرمز باعث اضطراب میشه!

این معضل فقط درباره سلامت نیست. اون بیرون اشرار زیادی وجود دارند که وقتی ببینند راحت هرچیزی رو باور می‌کنی، یا راحت میشه چیزهای پیچیده رو به شکل قصه‌های ساده به خوردت داد، وسوسه میشن چیزهای خطرناک‌تری بت بقبولانند.