امروز جشن مهرگان هست
یک جشن اصیل ایرانی که احتمالا عده زیادی فراموشش کردند فلسفه های زیادی داره و برای دوران ایران باستان هست. از آیین میتراییسم به جا مونده
این جشن یک رویداد افسانه ایی رو برای من یادآوری میکنه
«پیروزی کاوه آهنگر و فریدون بر ضحاک ماردوش» اما اونجایی به نظرم این جشن عمیق تر و اصیل تر میشه که میفهمم آخر داستان بعد از پیروزی بر ضحاکی که هر روز مغز جوون هارو میخورد و وضع بسیار شخمی در کشور به وجود آورده بود ، کاوه و فریدون و تمام مردم خشمگین ایران ضحاک رو نمیکشند بلکه، ضحاک رو به کوه میبرن و اونجا به یک تخته سنگ میبندنش.
اینکه علیرغم خشم زیاد توانستند یک تصمیم منطقی بگیرند باعث میشه من حیرت زده بشم که این داستان در مورد انتقام گیری نیست در مورد شکستن یک چرخه ظلم و پدرسگ بازیه.