میدونم این نوشته ممکنه دیر تر از اتفاقات پیش اومده هست اما من واقعا باورم نمیشه یک دختر دانشجو رو به خاطر مدل اعتراضش بردن بیمارستان روانی! «بیمارستان فاکینگ روانی» اون دختر زیر باورهای کصشعر مذهبیون و حراست مزخرف دانشگاه نرفت که نرفت و من جدی اینقدر سکوت و خفقان و جهت گیری رو از سمت افراد عادی (و حتی برخی مواقع «مثالا روشنفکر»)نمیفهمم. وقتی ماجرا رو برای یکی از دوستام که چند ساله رفته ایتالیا و دانشگاه میره گفتم ، وقتی شنید تعریف کرد دانشگاهی که میره لب دریاست و تو دانشگاه نوشتن «از دانشجویان محترم میخواهیم با مایو خیس سر کلاس نیایند» توی یک شهر ساحلی کوچیک که فقط تفاوت ساعتی اش با ایران ۲ ساعت و نیمه آدما با مایو میرن دانشگاه و نهایتا دانشگاه ازشون میخواد که با مایوی خیس سر کلاس ، بعد اینجا... نه تنها پدیده مزخرفی به اسم حراست و جامعه بولشت مذهبی ایران هست؛ بلکه همون دوستان (همون مثلا روشنفکر هایی که کاری به غیر از نظر بیجا دادن و جو دادن ندارن) پشت سرهم تاکید میکنن که فاکینگ «لباس مناسب و منطبق با عرف نداشته برای دانشگاه »